این روزها مشغول مطالعه یادداشتهای روزانه نیما یوشیج هستم . تقریبا به صفحات پایانی کتاب رسیده ام . تصمیم دارم بعد از مطالعه کتاب یک پست اختصاصی در مورد نیما یوشیج و یادداشتهای روزانه اش بنویسم. ولی الان به نظرم رسید که برخی جملاتی که برایم جذاب بوده است را منتشر کنم.
در قعر روحش یک دیکتاتور شکست خورده وجود دارد، بس که مردم به نیش زده اند.
حرف وقتی گفته شد اثرش در خود شخص کم میشود، یعنی شخص توجه خود را کم میکند.
هر حرکتی متضمن تکامل نیست، ممکن است انسان به غلط برود. معهذا تکامل متضمن حرکت است.
افراط و فراوانی و تل انباری، زیبایی را کور میکند. اگر نقاشی، گردن زیبایی را بکشد خوب است، ولی همین که نیم متر شد، زشت است.
هنر نباشد بهتر است اگر در آن انسانیت نیست و اگر هنر، راهنمای انسان به سوی انسانیت نباشد.
مردم آنطور نیستند که خودشان میگویند، بلکه آنطور هستند که به زبان نمیآورند.
من منزه تر از آن هستم که غلام فکرهایی باشم، یعنی فکر یک متفکر آزاد میخکوب نمیشود.